صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 46353
تعداد نوشته ها : 72
تعداد نظرات : 2
 سایز نرمال

کد مداحی آنلاین برای وبگاه
سايت رسمي سربازان اسلام; www.sarbazaneislam.com
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

ورود اهل بيت عليهماالسّلام به مجلس يزيد پليد

يزيد ملعون چون از ورود اهل بيت طاهره عليهماالسّلام به شام آگهى يافت مجلس آراست و به زينت تمام بر تخت خويش نشست و ملاعين اهل شام را حاضر كرد، از آن سوى اهل بيت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلّم را به سرهاى شهداء عليهماالسّلام در باب دارالا ماره حاضر كردند در طلب رخصت بازايستادند. نخستين ، زَحْر بن قيس - كه ماءمور بردن سر حضرت حسين عليه السّلام بود - رخصت حاصل كرده بر يزيد داخل شد.....

دسته ها : اسرا
يکشنبه دهم 9 1392 9:24 صبح

ورود اُسراء و رؤ س شهداء به شام

شيخ كَفْعَمى و شيخ بهايى و ديگران نقل كرده اند كه در روز اوّل ماه صفر سر مقدس حضرت امام حسين عليه السّلام را وارد دمشق كردند، و آن روز بر بنى اميه عيد بود و روزى بود كه تجديد شد در آن روز اَحزان اهل ايمان.....

دسته ها : اسرا
يکشنبه دهم 9 1392 9:19 صبح

دختر علي در كاخ ابن زياد و احتجاج با او

هنگامي كه سر امام حسين (ع) را همراه با كودكان، خواهران و زنان او نزد ابن زياد بردند، زينب كبري (س) بدترين پيراهن را به تن داشت، در حالي كه كنيزانش به دور وي حلقه زده بودند به صورت ناشناس ‍ وارد مجلس ابن زياد شد و نشست. عبيداللّه گفت: اين زن نشسته كيست؟ جوابي نشنيد تا اين كه سه بار تكرار كرد عاقبت يكي از كنيزانش گفت: اين زينب دختر فاطمه است.  در همين لحظه ابن زياد خطاب به زينب گفت:....

دسته ها : اسرا
يکشنبه دهم 9 1392 9:14 صبح

اسراي كربلا در كوفه

 

سپاه عمر سعد خيمه گاه حسين را غارت و خاندانش را دستگير كردند و به كوفه بردند چون اهل بيت به كوفه وارد شدند، زنان شهر بيرون آمدند و به گريه و زاري پرداختند، علي بن الحسين (ع) گفت: اگر اينان بر ما مي گريند پس چه كسي ما را كشته.[1] .

 

خطبه حضرت زينب در كوفه.....


 

دسته ها : اسرا
يکشنبه دهم 9 1392 9:5 صبح

بو شفاخانه حسينندي طبيب آني باخور
دكتري قولسوز ابوالفضلدي مجاني باخور
گلون اي دردي اولانلار آچيلوب باب كرم
بو يره فاطمنين ديده ي گرياني باخور

******************
اي حسينون عاشقي گل باخ حسينون حالينه
گور نجور تك گالدي ميداندا چاتان يوخ دادينه
قالمادي شهرينده چونكي عدالت گورمدي
ايلدي عزم سفر چون عزم رضوان ايلدي

دسته ها : امام حسين
سه شنبه پنجم 9 1392 5:40 بعد از ظهر

اسيرى و شهادت طفلان مسلم
چون ذكر شهادت مسلم شد مناسب ديدم كه شهادت طفلان او را نيز ذكر كنم اگر چه واقعه شهادت آنها بعد از يك سال از قتل مسلم گذشته واقع شده ؛ شيخ صدوق به سند خود روايت كرده از يكى از شيوخ اهل كوفه كه گفت : چون امام حسين عليه السّلام به درجه رفيعه شهادت رسيد اسير كرده شد از لشكرگاه آن

حضرت دو طفل كوچك از جناب مسلم بن عقيل و آوردند ايشان را نزد ابن زياد، آن ملعون طلبيد زندانبان خود را و امر كرد او را كه اين دو طفل را در زندان كن و بر ايشان تنگ بگير و غذاى لذيذ و آب سرد به ايشان مده آن مرد نيز چنين كرده و آن كودكان در تنگناى زندان به سر مى بردند و روزها روزه مى داشتند، و چون شب مى شد دو قرص نان جوين با كوزه آبى براى ايشان پيرمرد زندانى مى آورد و به آن افطار مى كردند تا مدّت يك سال حبس ايشان به طول انجاميد،...

دسته ها : مسلم بن عقيل
سه شنبه پنجم 9 1392 1:16 بعد از ظهر

موانع اجراي امر به معروف و نهي از منكر

يكي از اصول اساسي اسلام امر به معروف و نهي از منكر است، بگونه‌اي كه حضرت امام حسين(ع) جانش را در راه اجراي آن گذاشت. از آيات قرآني به‌دست مي‌آيد كه بسياري از پيامبران از جمله حضرت شعيب(ع) و حضرت لوط(ع) در دو حوزه امور اقتصادي و اخلاقي از سوي جامعه خود مطرود و حتي سنگسار شدند؛ زيرا فضاي جامعه چنان آلوده شده بود كه ديگر قابليت اصلاحات را نداشته است و ارزش‌ها و هنجارها به ضدارزش و ضدهنجار تبديل شده بود. همين مشكل را پيامبراني چون حضرت نوح(ع) داشتند طوري كه مردم جامعه نه تنها خود اهل كفر اعتقادي و فجور رفتاري بودند، بلكه كودكان خويش را براساس آن، تعليم و تربيت مي‌كردند.
چالش هاي چندگانه امر به معروف و نهي از منكر....



 

دسته ها : احكام
دوشنبه چهارم 9 1392 1:52 بعد از ظهر

پرسش:
آيا فرهنگ عزاداري ريشه قرآني دارد يا اينكه فقط در روايات و سيره اهل بيت(ع) مي‌توان مستنداتي براي آن پيدا كرد؟
پاسخ:
فرهنگ عزاداري و سوگواري ريشه قرآني دارد و آيات عديده‌اي بر اين امر دلالت دارد كه به نمونه‌هايي از آن ذيلاً اشاره مي‌كنيم.
1- سوگواري يعقوب در فراق يوسف
با اين كه يوسف فقط مفقودالاثر بود و مرگ او حتمي نبود، يعقوب، پيامبر الهي و پدر بزرگوار او آنچنان در فراق او گريه كرد كه در نهايت نابينا شد. چنان كه قرآن كريم مي‌فرمايد:‌‌«و قال يا اسفي علي يوسف و ابيضت عيناه من الحزن فهو كظيم؛ و گفت: اين اندو (بر فراق) يوسف و چشمان او از اندوه سفيد شد اما خشم خود را فرو مي‌برد.»....

 

دسته ها : قرآن
دوشنبه چهارم 9 1392 1:46 بعد از ظهر

آثار بخل و جُود


قال الحسين(ع): ايها الناس من جاد ساد، و من بخل رذل.
امام حسين(ع) فرمود: اي مردم! هر كس كه بخشش كرد، سروري يافت و هر كس كه بخل ورزيد فرومايه شد.

ــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع  كيهان:فرهنگ جامع سخنان امام حسين(ع)ُُُُُُ، ص814

 

دسته ها : امام حسين
دوشنبه چهارم 9 1392 1:44 بعد از ظهر

علاقه مندي امام حسين(ع)

محمدمهدي رشادتي

در روز نهم محرم عمر سعد و ديگر سران نظامي تصميم گرفتند كه با يك حمله عمومي كار را يكسره كنند. حركت لشكرها و بالا رفتن گردوغبارها همه را متوجه خود ساخت. حضرت برادرش عباس(ع) را فرستاد تا علت حركت سپاه دشمن را جويا شود. امام خطاب به قمر بني‌هاشم فرمود: برادرم از طرف من نزد آنان برو و به ايشان بگو شما را چه مي شود و چه مي‌خواهيد؟ عباس(ع) رفت و بازگشت و فرمود: مي‌گويند يا با يزيد بيعت كن و يا آماده جنگ باش. ابي‌عبدالله(ع) فرمود: به سوي آنها بازگرد و تلاش كن جنگ را به فردا موكول كني تا ما امشب عبادت كنيم. خدا مي‌داند كه من نماز خواندن و تلاوت قرآن و زياد دعا كردن و استغفار نمودن را دوست دارم. -اني كنت احب الصلوه له و تلاوه كتابه و كثره الدعاء والاستغفار- (فرهنگ سخنان امام حسين(ع) ص354)
نماز در زير تيرباران دشمن
امام و يارانش سرگرم نبرد بودند كه ابوتمامه (عمروبن عبدالله صائدي) خطاب به آن حضرت گفت: وقت نماز ظهر است. گرچه من دست از شما برنمي‌دارم تا كشته شوم. اما دوست دارم دو ركعت نماز با شما بخوانم. حضرت در حق او اين گونه دعا كرد: نماز را خاطرنشان كردي. خدا تو را از نمازگزاران و ذاكرين قرار دهد. آري هم‌اكنون اول وقت نمازظهر است. آنگاه به اصحابش فرمود: به كوفيان بگوييد دست از جنگ بردارند تا نماز بخوانيم. كوفيان مخالفت كردند. امام خود اذان گفتند. وقتي اذان تمام شد خطاب به عمرسعد فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا احكام اسلام را از ياد برده‌اي؟ آيا جنگ را متوقف نمي‌كني تا ما و شما نماز بجا آوريم و پس از آن پيكار را ادامه دهيم؟ عمرسعد پاسخي نداد. حضرت فرمود: شيطان بر او چيره شده است. آنگاه به زهيربن قين و سعيدبن عبدالله فرمود: شما دو نفر جلو بايستيد تا نماز ظهر را بخوانم. (همان ص 353)
اهميت و جايگاه نماز
نماز مهم ترين نشانه دينداري مؤمن است كه از ابتداي بلوغ تا پايان عمر همواره در شب و روز بايد آن را انجام داد. اما ساير اعمال عبادي در شرايطي خاص گاهي لازم مي‌شود. بعضي مثل حج ممكن است در طول عمر فقط يك بار واجب گردد. نماز نهايت اظهار بندگي و خضوع در پيشگاه ربوبي است، در روايات آمده كه نماز به منزله ستون دين است كه اگر قبول شود بقيه اعمال نيز قبول مي‌شود و اگر پذيرفته نشود، بقيه اعمال هم مردود خواهد شد. (اسرار الصلوه ص276) در حديث نبوي آمده كه هرگاه بنده‌اي به نماز مي‌ايستد و حواس ظاهري و باطني او با خدا و متوجه او باشد، پس از نماز همچون روزي خواهد بود كه از مادر متولد شده است. (همان‌ص193)
از جمله شرايط مهم نماز، خواندن نمازهاي پنجگانه در اول وقت است. آيه‌الله بهجت از قول استادشان مرحوم سيدعلي قاضي نقل مي‌كنند: هر كس نمازهاي واجب يوميه را اول وقت بخواند، به همه مقامات معنوي خواهد رسيد. اگر نرسيد مرا لعنت كند. (زمزم عرفان ص79)
آيه‌الله بهجت نماز را اينگونه تصوير مي‌كنند: نماز به منزله كعبه و تكبيره‌الاحرام پشت سر انداختن هر چيز غير خدا و داخل شدن در حرم الهي است. قيام به منزله صحبت دو دوست با يكديگر، ركوع خم شدن عبد در مقابل آقاست، سجده نهايت خضوع و خاك شدن در مقابل اوست. وقتي عبد در آخر نماز از پيشگاه مقدس الهي باز مي‌گردد، اولين چيزي كه سوغات مي‌آورد سلامي از ناحيه اوست. (همان ص84)
مرحوم شيخ حسنعلي اصفهاني (نخودكي) فرمود: اگر آدمي يك اربعين به رياضت بپردازد اما يك نماز صبح از او قضا شود، نتيجه آن اربعين هباء منثورا خواهد گرديد. من در تمام عمر خود تنها يك روز نماز صبحم قضا شد. پسر بچه‌اي داشتم شب آن روز از دست رفت. سحرگاه مرا گفتند كه اين رنج فقدان را به علت فوت نماز صبح، مستحق شده‌اي. (نشان از بي‌نشان‌ها ج1 ص31)

بر گرفته از روزنامه كيهان

دسته ها : امام حسين
دوشنبه چهارم 9 1392 1:41 بعد از ظهر

انتخاب شهادت


پرسش:
چگونه امام حسين(ع) راه شهادت را بر اساس ملاك‌هاي عقلاني براي تاثيرگذاري بيشتر بر جوامع انساني، تا روز قيامت انتخاب كرد؟
پاسخ:
از آنجا كه هدف اوليه امام حسين(ع) از سفر به عراق تاسيس حكومت اسلامي بود، براي اتمام حجت بر مردم، نمي‌توانست سرنوشت سفر را براي همه مردم، حتي براي برخي از خواص بيان كند. لذا در پاسخ بسياري از كساني كه با خطرناك توصيف كردن سفر به عراق، از ايشان مي‌‌خواستند تا از اين سفر منصرف شود، به پاسخ‌هاي اجمالي اكتفا مي‌كرد، چنان كه در پاسخ به پيشنهاد طرماح و ابوبكر بن عبدالرحمن، فرمود: «مهما يقض‌الله من امر يكن» هرچه خداوند حكم كند، همان مي‌شود. (تهذيب الكمال، ج 6، ص418) همچنان كه در پاسخ بشربن‌غالب، عبدالله بن مطيع و عمربن عبدالرحمن و فرزدق و امثال آنها نيز به پاسخ‌هاي اجمالي اكتفا كرد.
پاسخ به افراد خاص الخاص
اما پاسخ امام حسين(ع) به شخصيت‌هاي بزرگي مانند ام سلمه و عبدالله بن جعفر و محمدابن حنفيه، كاملا متفاوت با پاسخ به ديگران بود، چرا كه در پاسخ به آنها امام حسين(ع) از مسير شهادت خود خبر داد. چنان كه در پاسخ به ام سلمه مي‌فرمايد:
«اني والله مقتول كذلك، و ان لم اخرج الي العراق يقتلوني ايضا» به خدا سوگند، من اين چنين كشته مي‌شوم، و اگر به عراق هم نروم مرا مي‌كشند.
(بحار‌الانوار، ج45، ص 89)
همچنين آن حضرت به عبدالله بن جعفر مي‌فرمايد:
«لو كنت في جحرهامة من هوام الارض لاتسخرجوني و يقتلوني»
اگر در لانه جنبده‌اي هم باشم، مرا بيرون مي‌آورند و مي‌كشند. (مقتل الحسين خوارزمي، ج1، ص217)
اين سخن بدين معناست كه: من، چه به كوفه بروم و چه نروم، بي‌ترديد، به دست عوامل يزيد كشته مي‌شوم. بنابراين، بايد نقطه‌اي را براي شهادت خود انتخاب كنم كه خون من، بيشترين بهره و فايده را براي بقاي اسلام و احياي ارزش‌هاي آن داشته باشد و بيشترين ضربه را به حكومت اموي بزند و حرمت حرم نيز حفظ گردد، و آن نقطه جايي جز عراق نيست. بر اين اساس انتخاب كوفه و همراه بردن خانواده و كودكان خردسال و بهترين ياران در اين سفر،‌دقيقا در راستاي تحقق اين هدف والاي الهي بوده است، كه در نتيجه آن بيشترين تاثيرگذاري را بر جوامع انساني تا روز قيامت به ارمغان آورد.

برگرفته از كيهان

 

 

دسته ها : امام حسين
دوشنبه چهارم 9 1392 1:39 بعد از ظهر

نيكي متناسب با معرفت 


در روايت نقل شده كه عربي باديه‌نشين خدمت امام‌حسين(ع) رسيد و عرض كرد: اي فرزند رسول خدا(ص) خونبهاي كاملي را ضمانت كرده‌ام و اكنون از پرداخت آن عاجزم، پيش خود گفتم از بزرگوارترين مردم درخواست كمك ‌كنم، كسي را بزرگوارتر از آل‌محمد(ص) نديدم. حضرت فرمود: «از تو سه مسئله مي‌پرسم، اگر يكي را پاسخ دادي يك سوم خونبها را به تو مي‌دهم، و اگر دو تا را پاسخ گفتي، دو سوم آن را و اگر همه را پاسخ دادي، همه خونبها را به تو خواهم داد.» 
اعرابي عرض كرد: تو كه دانا و بزرگواري، آيا از مثل من مي‌پرسي؟! امام حسين(ع) فرمود: «بله از جدم رسول خدا شنيدم فرمود: نيكي(بايد) به اندازه معرفت سائل باشد. اعرابي عرض كرد: آنچه به خاطر مبارك مي‌رسد بپرس، اگر پاسخ گفتم كه چه بهتر، و اگر نه، آن را از شما ياد مي‌گيرم.
حضرت پرسيد: بافضيلت‌ترين عملها كدام است؟ عرض كرد: ايمان به خدا
پرسيد: آنچه از مهلكه نجات مي‌بخشد چيست؟ عرض كرد: اطمينان به خدا
پرسيد: آنچه آدمي را زينت مي‌بخشد چيست؟ عرض كرد: دانشي كه با بردباري همراه باشد. 
پرسيد: اگر آن نادرست بود (و نشد) چه چيز؟ عرض كرد: ثروتي كه با جوانمردي (و بخشش) همراه باشد.
پرسيد: «اگر آن نيز نادرست بود (و نشد) چه چيز؟ عرض كرد: فقري كه با شكيبايي همراه باشد. پرسيد: «اگر آن هم نادرست بود (و نشد) چه چيز؟ عرض كرد: صاعقه‌اي كه از آسمان فرود آيد و او را بسوزاند زيرا چنين كسي، شايسته آن است. پس امام حسين(ع) (از پاسخ او) خنديد و كيسه‌اي را كه هزار اشرفي داشت، به او داد و انگشتر خود را كه نگين آن دويست درهم مي‌ارزيد به او بخشيد و فرمود: «اي اعرابي طلاها را به طلبكاران خود بپرداز و انگشتر را در مخارج زندگي صرف كن» اعرابي هداياي حضرت را گرفت و گفت: «خدا بهتر مي‌داند رسالت خود را در كجا قرار دهد (و چه كسي را اين مقام رفيع بخشد.)

منبع : كيهان - فرهنگ جامع سخنان امام حسين، ص 833

دسته ها : امام حسين
دوشنبه چهارم 9 1392 1:37 بعد از ظهر

 استدراج الهي 


قال الحسين(ع): الاستدراج من الله سبحانه لعبده ان يسبغ عليه النعم و يسلبه الشكر.
امام حسين(ع): استدراج خداي سبحان نسبت به بنده خود اين است كه نعمت‌هاي خود را بر او سرشار ببارد و توفيق شكر آنها را از او بگيرد.

منبع : كيهان - فرهنگ جامع سخنان امام حسين(ع)، ص850

دسته ها : امام حسين
دوشنبه چهارم 9 1392 1:35 بعد از ظهر

شرايط امامت 


قال‌الحسين (ع): ما الامام الا الحاكم بالكتاب، القائم بالقسط، الدائن بدين‌الحق.
امام حسين (ع) فرمود: كسي مي‌تواند امام جامعه اسلامي باشد كه طبق احكام كتاب خدا حكم كند و قسط را اقامه كند و دين حق را بر پا دارد.

منبع : كيهان- بحارالانوار، ج 44، ص 334

دسته ها : امام حسين
دوشنبه چهارم 9 1392 1:28 بعد از ظهر

چون اهل بيت عليهماالسّلام از شام بيرون شدند طى مراحل و منازل نمودند تا نزديك به مدينه شدند، بشيربن جَذلَم كه از ملازمين ركاب بود گفت : چون نزديك مدينه رسيديم حضرت على بن الحسين عليه السّلام محلّى را كه سزاوار دانست فرود آمد و خيمه ها بر افراخت و فرمود: اى بشير! خدا رحمت كند پدر ترا او مردى شاعر بود آيا تو نيز بهره اى از صنعت پدر دارى ؟ عرض كردم : بلى يابن رسول اللّه ، من نيز شاعرم . فرمود: پس برو داخل مدينه شو و شعرى در مرثيه ابوعبداللّه عليه السّلام بخوان و مردم مدينه رااز شهادت او و آمدن ما آگاه كن .
قُلتُ وَ يُناسِبُ اَنْ اَذكُرَ فى هدا الْمَقامِ هِذِهِ الابياتِ:
شعر :

عُجْبَالْمَدينةِ وَاصْرَخْ فى شَوارعِها
بِصَرخَةٍ تَمْلا الدُّنيا بِها جَزَعا
نادِى الَّذينَ اِذانادَى الصَّريخُ بِهِمْ
لَبَّوْهُ قَبلَ صَدىً مِن صَوتِهِ رَجَعا
قُل يا بنى شَيْبَةِ الْحَمْدِ الَّذى بِهِمُ
قامَتْ دَعائمُ دينِ اللّه وَ ارْتَ فَعا
قُومُوا فقَدْ عَصَفَتْ بِالطَّفِّ عاصِفَةٌ
مالَتْ باَرجاءِ طَوْدِ الْعِزِّ فَانْصَدَعا
دسته ها : اسرا
دوشنبه بیست و هفتم 8 1392 12:20 صبح

چون مردم شام بر قتل حضرت سيدالشهداء عليه السّلام و مظلوميّت اهل بيت او و ظلم يزيد مطلّع شدند و مصائب اهل بيت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم را بدانستند آثار كراهت و مصيبت از ديدار ايشان ظاهر گرديد.
يزيد لعين اين معنى را تفرّس كرد پيوسته مى خواست كه ذمّت خود را از قتل حضرت حسين عليه السّلام برى دارد و اين كار را به گردن پسر مرجانه گذارد و نيز با اهل بيت بناى رفق و مدارا نهاد و در پى آن بود كه التيام جراحات ايشان را تدبير كند لاجرم روزى روى با حضرت سجّاد عليه السّلام كرد و گفت : حاجات خود را مكشوف دار كه سه حاجت شما بر آورده مى شود.
حضرت فرمود: حاجت اوّل من آنكه سر سيّد و مولاى من و پدر من حسين عليه السّلام را به من دهى تا اورا زيارت كنم و از او توشه بردارم و وداع بازپسين گويم .
دوّم آنكه حكم كنى تا هر چه از ما به غارت برده اند به ما ردّ كنند.

دسته ها : اسرا
دوشنبه بیست و هفتم 8 1392 12:18 صبح

شيخ كَفْعَمى و شيخ بهايى و ديگران نقل كرده اند كه در روز اوّل ماه صفر سر مقدس حضرت امام حسين عليه السّلام را وارد دمشق كردند، و آن روز بر بنى اميه عيد بود و روزى بود كه تجديد شد در آن روز اَحزان اهل ايمان (399)
قُلْتُ وَيَحِقُّ اَنْ يُقالَ:
شعر :

كانَتْ مَاتِمُ بَالْعِراقِ تَعُدُّها
اَمَوِيَّةٌ بِالشّامِ مِنْ اَعْيادِها
دسته ها : اسرا
دوشنبه بیست و هفتم 8 1392 12:14 صبح

عبيداللّه زياد چون از ورود اهل بيت به كوفه آگه شد، مردم كوفه را از خاصّ و عام اذن عامّ داد لاجرم مجلس او از حاضر و بادى (359) انجمن آكنده شد، آنگاه امر كرد تا سر حضرت سيّد الشهداء عليه السّلام را حاضر مجلس كنند، پس آن سر مقدّس را به نزد او گذاشتند، از ديدن آن سر مقدّس سخت شاد شد و تبسّم نمود، و او را قضيبى در دست بود كه بعضى آن را چوبى گفته اند و جمعى تيغى رقيق دانسته اند، سر آن قضيب (360) را به دندان ثناياى جناب امام حسين عليه السّلام مى زد و مى گفت : حسين را دندانهاى نيكو بوده . زيد بن ارقم كه از اصحاب رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم بوده در اين وقت پيرمردى گشته در مجلس آن مَيْشوم حاضر بود، چون اين بديد گفت : اى پسر زياد! قضيب خود را از اين لبهاى مبارك بردار، سوگند به خداوندى كه جز او خداوندى نيست كه من مكرّر ديدم رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم را بر اين لبها كه موضع قضيب خود كرده اى بوسه مى زد، اين بگفت و سخت بگريست . ابن زياد گفت : خدا چشمهاى ترا بگرياند اى دشمن خدا، آيا گريه مى كنى كه خدا به ما فتح و نصرت داده است ؟ اگر نه اين بود كه پير فرتوت (سالخورده و خرف شده ) گشته اى وعقل تو زايل شده مى فرمودم تا سرت را از تن دور كنند. زيد كه چنين ديد از جا برخاست و به سوى منزل خويش شتافت آنگاه عيالات جناب امام حسين عليه السّلام را چو اسيران روم در مجلس آن مَيْشوم وارد كردند.

دسته ها : اسرا
دوشنبه بیست و هفتم 8 1392 12:12 صبح

چون عمر سعد از كربلا به سوى كوفه روان گشت جماعتى از بنى اسد كه در اراضى غاضريّه مسكن داشتند، چون دانستند كه لشكر ابن سعد از كربلا بيرون شدند به مقتل آن حضرت و اصحاب او آمدند و بر اجساد شهداء نماز گزاشتند و ايشان را دفن كردند به اين طريق كه امام حسين عليه السّلام را در همين موضعى كه اكنون معروف است دفن نمودند و على بن الحسين عليه السّلام را در پايين پاى پدر به خاك سپردند، و از براى ساير شهداء و اصحابى كه در اطراف آن حضرت شهيد شده بودند حُفره اى در پايين پا كندند و ايشان را در آن حفره دفن نمودند،و حضرت عبّاس عليه السّلام را در راه غاضريّه در همين موضع كه مرقد مطهّر او است دفن كردند.

دسته ها : امام حسين
دوشنبه بیست و هفتم 8 1392 12:9 صبح

چون حضرت سيد الشهداء عليه السّلام به درجه رفيعه شهادت رسيد، اسب آن حضرت در خون آن حضرت غلطيد و سر و كاكُل خود را به آن خون شريف آلايش داد و به اَعلى صورت بانگ و عَويلى برآورد و روانه به سوى سرا پرده شد چون نزد خيمه آن حضرت رسيد چندان صيحه كرد و سرخود را بر زمين زد تا جان داد، دختران امام عليه السّلام چون صداى آن حيوان را شنيدند از خيمه بيرون دويدند ديدند اسب آن حضرت است كه بى صاحب غرقه به خون مى آيد پس دانستند كه آن جناب شهيد شده ، آن وقت غوغاى رستخيز از پردگيان سرادق عصمت بالا گرفت و فرياد واحسيناه و وااماماه بلند شد

دسته ها : امام حسين - عاشورا
دوشنبه بیست و هفتم 8 1392 12:6 صبح

مبارزت حضرت ابى عبد اللّه الحسين ع و شهادت آن مظلوم
از بعضى ارباب مَقاتل نقل است كه چون حضرت سيّد الشهداء عليه السّلام نظر كرد هفتاد و دو تن از ياران و اهل بيت خود را شهيد و كشته بر روى زمين ديد عازم جهاد گرديد، پس به جهت وداع زنها رو به خيمه كرد و پرد گيان سرادق عصمت را طلبيد و ندا كرد: اى سكينه ، اى فاطمه ، اى زينب ، اى امّ كلثوم ! عَلَيْكُنَّ مِنّى السَّلامُ:
شعر :

سرگشته بانوان سراپرده عفاف
زد حلقه گرد او همه چون هاله گرد ماه
آن سر زنان به ناله كه شد حال ما زبون
و ين موكنان به گريه كه شد روز ما تباه
فَقُمْنَ وَاَرْسَلْنَ الّدُمُوُعَ تَلَهُّفاً
وَاَسْكَنَّ مِنْهُ الذَّيْلَ منْتَحِباتٍ
اِلى اَيْنَ يَاْبنَ اْلمُصطَفى كوْكَبَ الدُّجى
وَ يا كَهْفَ اَهْلِ اْلبَيْتِ فى الاَْزَماتِ
فَيا لَيْتَنا مِتْنا وَلَمْ نَرَمانَرى
وَ يا لَيْتَنالَمْ نَمْتَحِنْ بِحَياتٍ
فَمَنْ لِلْيَتامى اِذْتَهَدَّمَ رُكْنُهُمْ
وَ مَنْ لِلْعُذارى عِنْدَ فَقْدِ وُلاةٍ

پس سكينه عرض كرد: يا اَبَة !اسْتَسْلَمْتَ لِلْموْتِ؟ اى پدر! آيا تن به مرگ داده اى ؟ فرمود: چگونه تن به مرگ ندهد كسى كه ياور و معينى ندارد! عرض كرد: ما را به حرم جدّمان بازگردان ، حضرت در جواب بدين مثل تمثّل جست :
هَيْهاتَ لَوتُرِكَ اْلقَطالَنامَ؛
اگر صيّاد از مرغ قَطا دست بر مى داشت آن حيوان در آشيانه خود آسوده مى خفت . كنايت از آنكه اين لشكر دست از من نمى دارند، و نمى گذارند كه شما را به جائى بَرَم ، زنها صدا به گريه بلند كردند، حضرت ايشان را ساكت فرمود. و گويند كه آن حضرت رو به امّ كلثوم نمود و فرمود: اوُصيكِ يا اُخَيَّةُ بِنَفْسِكِ خَيْراً وَ اِنّى بارِزٌ اِلى هؤُلاءِ القَوْم .(270)
مؤ لّف گويد: كه مصائب حضرت امام حسين عليه السّلام تمامى دل را بريان وديده را گريان مى كند لكن مصيبت وداع شايد اثرش زيادتر باشد خصوص آن وقتى كه صبيان و اطفال كوچك از آن حضرت يا از بستگانش كه به منزله اولاد خود آن حضرت بودند دور او جمع شدند و گريه كردند.

دسته ها : امام حسين - عاشورا
دوشنبه بیست و هفتم 8 1392 12:2 صبح
X