صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 48738
تعداد نوشته ها : 72
تعداد نظرات : 2
 سایز نرمال

کد مداحی آنلاین برای وبگاه
سايت رسمي سربازان اسلام; www.sarbazaneislam.com
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان



امام حسین به بازدید ملا عباس مازندرانی و زوار می آیند

واعظ شهیر، مرحوم حجة الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ احمد کافی خراسانی رضوان الله تعالی علیه فرمود: مرحوم حاج شیخ مهدی مازندرانی رضوان الله تعالی علیه در کربلا بود، پنجاه سال صبحها در رواق حرم امام حسین علیه السلام منبر می رفت و آدم خوب و معروفی بود. چند جلد کتاب به نامهای کوکب دری، معالی السبطین، شجره ی طوبی و آثار الحسین علیه السلام نوشته است. وی در کتاب آثار الحسینش این قضیه را نقل کرده است:در مازندران، یک نفر به نام ملا عباس چاوش بود، او هر سال یک پرچم روی دوشش می گرفت و به طرف کربلا می رفت و یک عده از مردم نیز به دنبال این پرچم به کربلا می رفتند.مرحوم مازندرانی می گوید: یک سال ملا عباس تصمیم گرفت به کربلا نرود، چون یک گرفتاری برایش پیش آمده بود. در آن سال سی و دو نفر از جوانهای اطراف روستایش آمدند و گفتند: ملا عباس، بیا به کربلا برویم! ملا عباس گفت:


دسته ها : عاشورا - امام حسین
سه شنبه بیست و هشتم 7 1394 2:24 بعد از ظهر

 ایجاد نهضت ها و قیام هاى علیه دستگاه اموى  
- آغاز پیدایش نهضت  
این جریان خیلى عجیب است ، شوخى نیست ؛ جریانى که همیشه اعجاب مرا برمى انگیزد این است : ابا عبدالله در روز عاشورا چنان قدم بر مى دارد که کاءنه آینده روشن یعنى آثار نورانى نهضت خودش را به چشم مى بیند. او شک نداشت که با همین شهید شدن پیروز شد. شک نکرد که روز عاشورا پایان این است که باید هر چه دارد در راه خدا بدهد؛ یعنى پایان کشت است ، و از روز عاشورا آغاز بهره بردارى از این نهضت است . همانگونه که همین طور هم شد. ما مى بینیم که کشته شدن حسین علیه السلام همان ، و پیدا شدن جنبش ها و حرکت ها و همدردى ها و طغیان ها علیه دستگاه اموى همان .
.

دسته ها : عاشورا - امام حسین
چهارشنبه بیست و هشتم 8 1393 12:34 صبح
سخن مطهرى در باب مبارزه امام حسین  
ما اگر مبارزه حسین بن على علیه السلام را با لشکریان یزید و ابن زیاد از جنبه نظامى ، یعنى از نظر ظاهرى و صورى در نظر بگیریم ، امام حسین شکست خورد و آنها پیروز شدند. اما اگر ماهیت قضیه را در نظر بگیریم ، فکرى و اعتقادى است ، یعنى حکومت یزید سمبل جریانى بود که مى خواست فکر اسلامى را از بین ببرد و امام حسین براى احیاء فکر اسلام جنگید، در این صورت باید ببینیم آیا امام حسین به مقصودش رسید یا نرسید؟
آیا توانست یک فکر را در دنیا زنده کند یا نتوانست ؟ مى بینیم که توانست . هزار و سیصد سال است که این نهضت هر سال یک پیروزى جدید به دست مى آورد، یعنى هر سال عاشورا، عاشورا است و معنى کل یوم عاشورا این است که هر روز به نام امام حسین با ظلم و باطلى مبارزه مى شود و حق و عدالتى احیاء مى شود، این پیروزى است و پیروزى بالاتر از این چیست ؟ یزیدها و ابن یزیدها مى روند، ولى حسین ها و عباس ها و زینب ها باقى مى مانند. البته به عنوان یا ایده نه به عنوان یک شخص ، بلکه به عنوان یک صاحب اختیار و حاکم بر جامعه خویش . آرى ! آنها مى میرند، اما اینها زنده و جاوید باقى مى مانند.
دسته ها : عاشورا - امام حسین
چهارشنبه بیست و هشتم 8 1393 12:28 صبح

مرگ در چشم انداز امام حسین (ع)

روز عاشورا چون جنگ شدت گرفت و کار بر حسین علیه السلام بسیار سخت شد، بعضى از اصحاب آن حضرت دیدند برخى از یاران امام در اثر شدت جنگ و با مشاهده بدنهاى قطعه قطعه شده دوستانشان و فرا رسیدن وقت شهادت و جانبازى آنها، رنگ چهره شان دگرگون گشته است و لرزه بر اندام آنان افتاده و ترس دلهایشان فراگرفته است. اما خود سیدالشهدا و تعدادى از خواص یارانش برخلاف آنها هر چه فشار بیشتر، و مرحله شهادت نزدیکتر مى شود رنگ صورتشان درخشنده تر گشته و سکون و آرامش بیشتر مى یابند. بعضى از این شهامت فوق العاده تعجب کرده با امام حسین اشاره کرده، به یکدیگر مى گفتند: به حسین نگاه کنید که ابدا از مرگ و شهادت باکى ندارد
امام حسین   متوجه گفتارشان شده، فرمود:اى بزرگ زادگان قدرى آرام بگیرید! صبر و شکیبایى پیشه کنید! چون مرگ پلى است که شما را از گرفتاریها و سختیها عبور داده و به بهشت هاى پهناور و نعمتهاى جاودانى مى رساند.
و اما براى دشمنانتان پلى است که از قصر به زندان مى رساند. و کدامیک از شما نخواهد از یک زندان به قصر مجلل منتقل گردد.
پدرم از پیامبر (ص)برایم نقل کرد، که مى فرمود: دنیا براى مؤ منان همانند زندان و براى کافران همانند بهشت است .
و مرگ پلى است که مؤ منان را به بهشتشان ، و کافران را به جهنمشان مى رساند. آرى، نه دروغ شنیده ایم و نه دروغ مى گویم .

بحار: ج 6، ص 154 و ج 44، ص 297.

شنبه هفدهم 8 1393 1:37 بعد از ظهر

ماهیت نهضت و حادثه عاشورا 


- چهار مرحله قیام  


پس از تاءمل کامل در مدارک تاریخى چنین معلوم مى شود که قیام امام با تهاجم دستگاه حکومت شروع شده و در چهار مرحله مختلف انجام یافته است :
1- از وقتى که آن حضرت از مدینه به مکه هجرت فرمود تا وقتى که به تصمیم ماندن در مکه باقى بود.
2- از وقتى که تصمیم گرفت به کوفه برود تا وقتى که با حر بن یزید ریاحى برخورد کرد.
3- از برخورد با حر بن یزید ریاحى تا شروع جنگ
4- مرحله جنگ .

شنبه هفدهم 8 1393 1:36 بعد از ظهر

زيارت عباس بن على عليهم السلام

 

شيخ اجل جعفر بن قولويه قمى به سند معتبر از ابوحمزه ثمالى روايت كرده كه حضرت امام جعفر صادق عليه السلام فرمود كه چون اراده نمائى كه زيارت كنى قبر عبّاس بن على عليه السلام را و آن بر كنار فرات محاذى حاير است مى ايستى بر در روضه و مى گوئى :

سَلامُ اللَّهِ وَسَلامُ مَلاَّئِكَتِهِ الْمُقَرَّبينَ وَاَنْبِياَّئِهِ الْمُرْسَلينَ وَعِبادِهِ الصّالِحينَ وَجَميعِ الشُّهَدآءِ

سلام خدا و سلام فرشتگان مقربش و پيمبران فرستاده اش و بندگان شايسته اش و تمام شهيدان

وَالصِّدّيقينَ وَالزَّاكِياتُ الطَّيِّباتُ فيما تَغْتَدى وَتَرُوحُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ اَشْهَدُ لَكَبِالتَّسْليمِ وَالتَّصْديقِ وَالْوَفآءِ وَالنَّصيحَةِ

و راستگويان و درودهاى پاكيزه و پاك در هر بامداد و پسين بر تو اى فرزند امير مؤ منان گواهى دهم برايت كه تو تسليم بودى و تصديق نمودى و وفاء و خيرخواهى كردى

لِخَلَفِ النَّبِىِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ الْمُرْسَلِ وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ وَالدَّليلِ الْعالِمِ وَالْوَصِّىِ الْمُبَلِّغِ وَالْمَظْلُومِ الْمُهْتَضَمِ فَجَزاكَ اللَّهُ عَنْ

نسبت به (حضرت ابا عبداللّه ) يادگار پيامبر صلى اللّه عليه و آله (آن پيامبر) مرسل و نوه برگزيده (آن حضرت )

و راهنماى دانشمند و وصيى كه رساننده احكام خدا بود و آن ستمديده اى كه حقش پايمال شد پس خداوند پاداشت دهد از

رَسُولِهِ وَعَنْ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَعَنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ اَفْضَلَ الْجَزآءِ بِما صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ وَاَعَنْتَ فَنِعْمَ عُقْبَى

جانب رسولش و از امير مؤ منان و از حسن و حسين درودهاى خدا بر ايشان بهترين پاداشها را بخاطر آن بردباريت و پاداش خوبى و كمكى كه كردى و چه نيكو است سرانجام

الدّارِ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَكَ وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّكَ وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِكَ وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ حالَ بَيْنَكَ وَبَيْنَ مآءِ الْفُراتِ اَشْهَدُ اَنَّكَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً

 

خانه ات خدا لعنت كند كسى كه تو را كشت و خدا لعنت كند كسى كه جهل ورزيد درباره حق تو و سبك شمرد حرمت تو را و خدا لعنت كند كسى كه حائل شد ميان تو و ميان آب فرات گواهى دهم كه براستى تو مظلوم كشته شدى

وَاَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ لَكُمْ ما وَعَدَكُمْ جِئْتُكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَافِداً اِلَيْكُمْ وَقَلْبى مُسَلِّمٌ لَكُمْ وَتابِعٌ وَاَنَا لَكُمْتابِعٌ وَنُصْرَتى لَكُمْ مُعَدَّةٌ

و براستى كه خدا وفا كند به وعده اى كه به شما داده آمده ام به درگاهت اى پسر امير مؤ منان و واردم

بر شما و دلم تسليم شما و پيروتان هست و خودم نيز پيرو شمايم و ياريم براى شما آماده است

حَتّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحاكِمينَ فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لامَعَ عَدُوِّكُمْ اِنّى بِكُمْ وَبِإِيابِكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنينَ وَبِمَنْ خالَفَكُمْ وَقَتَلَكُمْ مِنَ الْكافِرينَ

تا هنگامى كه خدا حكم كند و او بهترين حكم كنندگان است و من طرفدار شما و با شما هستم نه با دشمن شما و من نسبت به شما و به بازگشتتان (در زمان رجعت ) ايمان دارم و نسبت به هر كس كه با شما مخالفت كرده و شما را كشته كافر و منكرم ،

قَتَلَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ بِالاَْيْدى وَ الاَْلْسُنِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ الْمُطيعُ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ

بكشد خدا مردمى را كه شما را كشتند بدست و زبان سلام بر تو اى بنده شايسته پيرو خدا و رسولش

وَلاَِميرِالْمُؤْمِنينَ وَالْحَسَنِ والْحُسَيْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَسَلَّمَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ وَمَغْفِرَتُهُ وَرِضْوانُهُ وَعَلى

و پيرو امير مؤ منان و حسن و حسين درود خدا و سلامش بر ايشان باد سلام بر تو و رحمت خدا و بركاتش و آمرزش و خوشنوديش و بر

رُوحِكَ وَبَدَنِكَ اَشْهَدُ و اُشْهِدُ اللَّهَ اَنَّكَ مَضَيْتَ عَلى ما مَضى بِهِ الْبَدْرِيُّونَ وَالْمُجاهِدُونَ فى سَبيلِ اللَّهِ الْمُناصِحُونَ لَهُ فى جِهادِ

روح تو و بدنت گواهى دهم و خدا را نيز به گواهى گيرم كه براستى تو برفتى به همان راهى كه رفتند بدان راه

جنگجويان بدر و پيكار كنندگان در راه خدا و خيرخواهان او در پيكار با

اَعْدآئِهِ الْمُبالِغُونَ فى نُصْرَةِ اَوْلِيآئِهِ الذّآبُّونَ عَنْ اَحِبّآئِهِ فَجَزاكَ اللَّهُ اَفْضَلَ الْجَزآءِ وَاَكْثَرَ الْجَزآءِ وَاَوْفَرَ الْجَزآءِ وَاَوْفى جَزآءِ اَحَدٍ مِمَّنْ

 

دشمنانش و كوشايان در يارى دوستانش و دفاع كنندگان از دوستانش پس خداوند پاداشت دهد به بهترين پاداش و بيشترين پاداش و شايان ترين پاداش و كامل ترين پاداشى كه به هر يك از كسانى دهند

وَفى بِبَيْعَتِهِ وَاسْتَجابَ لَهُ دَعْوَتَهُ وَاَطاعَ وُلاةَ اَمْرِهِ اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ بالَغْتَ فِى النَّصيحَةِ وَاَعْطَيْتَ غايَةَ الْمَجْهُودِ فَبَعَثَكَ اللَّهُ فِى

كه به بيعت با او وفا كرد و دعوتش را پذيرفت و پيروى كرد از كار دارانش گواهى دهم كه تو براستى كوشش خود را در خيرخواهى كردى و نهايت تلاش خود را در اين راه مبذول داشتى خدايت در

الشُّهَدآءِ وَجَعَلَ رُوحَكَ مَعَ اَرْواحِ السُّعَدآءِ وَاَعْطاكَ مِنْ جِنانِهِ اَفْسَحَها مَنْزِلاً وَاَفْضَلَها غُرَفاً وَرَفَعَ ذِكْرَكَ فى عِلِّيّينَ وَحَشَرَكَ مَعَ

زمره شهيدان برانگيزد و روح تو را با ارواح نيكبختان قرار دهد و عطا كند بر تو از بهشت خويش فراخترين منزل و بهترين غرفه ها را و بالا برد نام تو را در بالاترين جايگاهها و محشورت سازد با

النَّبِيّينَ وَالصِّدّيقينَ وَالشُّهَدآءِ وَالصّالِحينَ وَحَسُنَ اُولئِكَ رَفيقاً اَشْهَدُ اَنَّكَ لَمْ تَهِنْ وَلَمْ تَنْكُلْ وَاَنَّكَ مَضَيْتَ عَلى بَصيرَةٍ مِنْ اَمْرِكَ

پيمبران و راستگويان و شهيدان و شايستگان و آنها نيكو رفيقانى هستند گواهى دهم كه براستى تو سستى نكردى و سر نتافتى و به راهى كه رفتى از روى بصيرت و بينائى كامل رفتى

مُقْتَدِياً بِالصّالِحينَ وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِيّينَ فَجَمَعَ اللَّهُ بَيْنَنا وَبَيْنَكَ وَبَيْنَ رَسُولِهِ وَاَوْلِيآئِهِ فى مَنازِلِ الْمُخْبِتينَ فَاِنَّهُ اَرْحَمُ الرّاحِمينَ

اقتداء به مردم شايسته كردى و پيروى از پيمبران نمودى پس خداوند گرد آورد ميان ما و تو و رسولش و دوستانش در جايگاههاى فروتنان (حق ) زيرا كه او مهربانترين مهربانان است

 

 

دسته ها : عاشورا
پنج شنبه دهم 11 1392 10:11 صبح

صلوات بر حضرت امام حسين عليه السلام

از جمله اعمال در حرم امام حسين عليه السلام صلوات فرستادن بر آن حضرت است و روايت شده كه مى ايستى پشت سر نزد كتف شريف آن حضرت و صلوات مى فرستى بر پيغمبر صلى الله عليه و آله و بر حسين صلوات اللّه عليه و سيّد بن طاوس در مصباح الزّائرين صلوات را براى آن حضرت در ضمن يكى از زيارات نقل كرده :

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَصَلِّ عَلى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهيدِ قَتيلِ

خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد و درود فرست بر حسين مظلوم و شهيد كشته

الْعَبَراتِ وَاَسيرِ الْكُرُباتِ صَلوةً نامِيَةً زاكِيَةً مُبارَكَةً يَصْعَدُ اَوَّلُها وَلا يَنْفَدُ آخِرُها اَفْضَلَ ما صَلَّيْتَ على [اَحَدٍ مِنْ] اَوْلادِ الاَْنْبِياَّءِ

اشكهاى ديدگان و اسير گرفتاريها درودى فزاينده و پاكيزه و با بركت كه بالا رود آغازش و پايان نپذيرد انجامش بهترين درودى كه فرستى بر يكى از فرزندان پيمبران

وَالْمُرْسَلينَ يا رَبَّ الْعالِمينَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الاِْمامِ الشَّهيدِ الْمَقْتُولِ الْمَظْلُومِ الْمَخْذُولِ وَالسَّيِّدِ الْقاَّئِدِ وَالْعابِدِ الزّاهِدِ وَالْوَصِىِّ

و رسولان اى پروردگار جهانيان خدايا درود فرست بر امام شهيد كشته (راه حق ) آن مظلوم بى كس و آن آقاى پيشوا و آن عابد پارسا و وصى

الْخَليفَةِ الاِْمامِ الصِّدّيقِ الطُّهْرِ الطّاهِرِ الطَّيِّبِ الْمُبارَكِ [ وَ ] الرَّضِىِّ الْمَرْضِىِّ وَالتَّقِىِّ الْهادِى الْمَهْدِىِّ الزّاهِدِ الذّائِدِ الْمُجاهِدِ الْعالِمِ

جانشين و امام راستگو و پاك پاكيزه خوب و مبارك آن راضى و پسنديده و با تقواى راهنماى راه يافته آن زاهد مدافع (دين ) و مجاهد (راه حق ) و عالم

اِمامِ الْهُدى سِبْطِ الرَّسُولِ وَقُرَّةِ عَيْنِ الْبَتُولِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى سَيِّدى وَمَوْلاىَ كَما عَمِلَ بِطاعَتِكَ وَنَهى

پيشواى هدايت نوه رسول (خدا) و نور ديده زهراى بتول درود خدا بر او و آلش و سلام ، خدايا درود فرست بر آقا و سرور من چنانچه عمل كرد به طاعت تو و نهى كرد

عَنْ مَعْصِيَتِكَ وَبالَغَ فى رِضْوانِكَ وَاَقْبَلَ عَلى ايمانِكَ غَيْرَ قابِلٍ فيكَ عُذْراً سِرّاً وَعَلانِيَةً يَدْعُو الْعِبادَ اِلَيْكَ وَ يَدُلُّهُمْ عَلَيْكَ وَقامَ بَيْنَ

 

از نافرمانيت و سخت كوشيد در راه خوشنوديت و رو آورد بر ايمان تو بدون آنكه درباره تو عذر و بهانه اى بپذيرد چه پنهانى و چه آشكارا مى خواند بندگانت را بسوى تو و راهنمائيشان مى كرد بر تو و بپاخواست در

 

يَدَيْكَ يَهْدِمُ الْجَوْرَ بِالصَّوابِ وَيُحْيِى السُّنَّةَ بِالْكِتابِ فَعاشَ فى رِضْوانِكَ مَكْدُوداً وَمَضى عَلى طاعَتِكَ وَفى اَوْلِياَّئِكَ مَكْدُوحاً

پيش رويت ، ويران كرد (كاخ ظلم و) جور را با درستى و زنده كرد طريقه و آئين (پيمبر) را به قرآن پس زندگى كرد در خوشنودى تو با سختى و مشقت و درگذشت بر حال اطاعت تو و در زمره دوستانت با حال رنج و ناراحتى

وَقَضى اِلَيْكَ مَفْقُوداً لَمْ يَعْصِكَ فى لَيْلٍ وَلا نَهارٍ بَلْ جاهَدَ فيكَ الْمُنافِقينَ وَالْكُفّارَ اَللّهُمَّ فَاَجْزِهِ خَيْرَ جَزاَّءِ الصّادِقينَ الاَْبْرارِ

و جان خود را به تو تسليم كرد چون گمگشته ، نافرمانيت نكرد نه در شب و نه در روز بلكه پيكار كرد درباره تو

با منافقان و كفار خدايا پس او را پاداش ده به بهترين پاداش راستگويان نيك كردار

وَضاعِفْ عَلَيْهِمُ الْعَذابَ وَلِقاتِليهِ الْعِقابَ فَقَدْ قاتَلَ كَريماً وَقُتِلَ مَظْلُوماً وَمَضى مَرْحُوماً يَقُولُ اَ نَا ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ مُحَمَّدٍ وَابْنُ مَنْ

و چند برابر كن بر آنها (يعنى منافقان و كفار) عذاب را و براى كشندگانش كيفر را زيرا كه آن حضرت بزرگوارانه جنگيد ومظلومانه كشته شد و درحالى كه مورد مهر خدا بود درگذشت ، در آن حالى كه مى فرمود منم فرزند رسول خدا محمد، وفرزند

زَكّى وَعَبَدَ فَقَتَلُوهُ بِالْعَمْدِ الْمُعْتَمَدِ قَتَلُوهُ عَلَى الاْيمانِ وَ اَطاعُوا فى قَتْلِهِ الشَّيْطانَ وَلَمْ يُراقِبُوا فيهِ الرَّحْمنَ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى سَيِّدى

آنكس كه زكات داد و خدا را پرستش كرد پس او را دانسته و از روى عمد كشتند، كشتندش بر حال ايمان و پيروى كردند در )اين كارشان يعنى ) كشتن آن حضرت از شيطان و ملاحظه نكردند درباره آن حضرت از خداى رحمان خدايا درود فرست بر آقا

وَمَوْلاىَ صَلوةً تَرْفَعُ بِها ذِكْرَهُ وَتُظْهِرُ بِها اَمْرَهُ وَتُعَجِّلُ بِها نَصْرَهُ وَاخْصُصْهُ بِاَفْضَلِ قِسَمِ الْفَضاَّئِلِ يَوْمَ الْقِيمَةِ وَزِدْهُ شَرَفاً فى اَعْلى

و مولايم درودى كه بالا برى بدان نامش را و چيره سازى بدان فرمانش را و شتاب كنى بدان در ياريش و مخصوصش گردان به بهترين اقسام فضائل در روز قيامت و بيفزا بر شرفش در بلندترين

 

عِلِّيّينَ وَبَلِّغْهُ اَعْلى شَرَفِ الْمُكَرَّمينَ وَارْفَعْهُ مِنْ شَرَفِ رَحْمَتِكَ فى شَرَفِ الْمُقَرَّبينَ فىِ الرَّفيعِ الاَْعْلى وَبَلِّغْهُ الْوَسيلَةَ وَالْمَنْزِلَةَ الْجَليلَةَ

درجات بهشت و برسان او را به برترين شرافت گرامى داشتگان و بالا بر او را از شرافت رحمتت به شرافت مقربان در بلندترين جايگاهها و او را برسان به مقام وسيله و منزلت شايسته

وَ الْفَضْلَ وَالْفَضيلَةَ وَالْكَرامَةَ الْجَزيلَةَ اَللّهُمَّ فَاجْزِهِ عَنّا اَفْضَلَ ما جازَيْتَ اِماماً عَنْ رَعِيَّتِهِ وَصَلِّ عَلى سَيِّدى و مَوْلاىَ كُلَّما ذُكِرَ

و فضل و فضيلت و بزرگوارى بس شايان خدا، پس او را پاداش ده از ما بهترين پاداشى كه به يك پيشوا از رعيتش مى دهى و درود فرست بر آقا و سرورم هر زمان كه نامش برده شود

وَكُلَّما لَمْ يُذْكَرْ يا سَيِّدى و مَوْلاىَ اَدْخِلْنى فى حِزْبِكَ وَزُمْرَتِكَ وَاسْتَوْهِبْنى مِنْ رَبِّكَ وَرَبّى فَاِنَّ لَكَ عِنْدَ اللَّهِ جاهاً وَقَدْراً وَمَنْزِلَةً

و هرگاه كه برده نشود اى آقاى من و اى مولاى من مرا در حزب خود و زمره خود داخل گردان و بخواه بخششم را از پروردگار خودت و پروردگار من زيرا تو را نزد خدا آبرو و مقام و منزلتى

رَفيعَةً اِنْ سَئَلْتَ اُعْطيتَ وَاِنْ شَفَعْتَ شُفِّعْتَ اَللَّهَ اللَّهَ فى عَبْدِكَ وَمَوْلاكَ لا تُخَلِّنى عِنْدَ الشَّداَّئِدِ وَالاَْهْوالِ لِسُوَّءِ عَمَلى وَقَبيحِ

والا است كه اگر چيزى بخواهى به تو مى دهد و اگر وساطت كنى پذيرفته مى شود خداى را خداى را (در نظر بگير) درباره بنده و دوستت وامگذار مرا هنگام سختيها و هراسها در برابر كردار بد و رفتار زشت

فِعْلى وَعَظيمِ جُرْمى فَاِنَّكَ اَمَلى وَرَجآئى وَثِقَتى وَمُعْتَمَدى وَوَسيلَتى اِلىَ اللَّهِ رَبّى وَرَبِّكَ لَمْ يَتَوَسَّلِ الْمُتَوَسِّلُونَ اِلَى اللَّهِ

و گناه بزرگم زيرا توئى آرزو و اميد و تكيه گاه و محل اعتماد و وسيله ام به درگاه خدا پروردگار من و پروردگار تو كسى متوسل نشود به خدا

بِوَسيلَةٍ هِىَ اَعْظَمُ حَقّاً وَلا اَوْجَبُ حُرْمَةً وَلا اَجَلُّ قَدْراً عِنْدَهُ مِنْكُمْ اَهْلَ الْبَيْتِ لا خَلَّفَنِىَ اللَّهُ عَنْكُمْ بِذُنُوبى وَجَمَعَنى وَاِيّاكُمْ فى جَنَّةِ

بوسيله اى كه حقش بزرگتر و حرمتش لازمتر و مقامش شايسته تر باشد در پيش او از شما خاندان ، خدا مرا از شما جدا نكند بخاطر گناهانم و گرد آورد مرا با شما در بهشت

 

عَدْنٍ الَّتى اَعَدَّها لَكُمْ وَلاَِوْلِياَّئِكُمْ اِنَّهُ خَيْرُ الْغافِرينَ وَ اَرْحَمُ الرّاحِمينَ اَللّهُمَّ اَبْلِغْ سَيِّدى وَمَوْلاىَ تَحِيَّةً كَثيرَةً وَسَلاماً وَارْدُدْ

عدن كه آماده كرده است آن را براى شما و دوستان شما كه براستى او بهترين آمرزندگان و مهربانترين مهربانان است خدايا برسان به آقاى من و سرورم تحيتى بسيار و سلامى (زياد) و بازگردان

عَلَيْنا مِنْهُ السَّلامَ اِنَّكَ جَوادٌ كَريمٌ وَصَلِّ عَلَيْهِ كُلَّما ذُكِرَ السَّلامُ وَكُلَّما لَمْ يُذْكَرْ يا رَبَّ الْعالَمينَ

از او نيز بر ما سلامى كه براستى تو بخشنده و بزرگوارى و درود فرست بر او هر زمان كه ذكر سلامى بشود

و هرگاه نشود اى پروردگار جهانيان

 

دسته ها : امام حسين - عاشورا
پنج شنبه دهم 11 1392 10:8 صبح

فوائد مداومت بر زيارت عاشورا

 

شيخ ما ثقة الا سلام نورى رحمه الله فرموده امّا زيارت عاشوراء پس در فضل و مقام آن بس كه از سنخ ساير زيارات نيست كه بظاهر از انشاى و املاى معصومى باشد هر چند كه از قلوب مطهّره ايشان چيزى جز آنچه از عالم بالا به آنجا رسد بيرون نيايد بلكه از سنخ احاديث قدسيّه است كه به همين ترتيب از زيارت و لعن و سلام و دعا از حضرت احديّت جَلَّتْ عَظَمَتُه به جبرئيل امين و از او به خاتم النبيين صلى الله عليه و آله رسيده و به حسب تجربه مداومت به آن در چهل روز يا كمتر در قضاى حاجات و نيل مقاصد و دفع اعادى بى نظير و لكن احسن فوايد آن كه از مواظبت آن بدست آمده فايده اى است كه در كتاب دارالسّلام ذكر كردم

و اجمال آن آنكه ثقه صالح متّقى حاجّ ملاحسن يزدى كه از نيكان مجاورين نجف اشرف است و پيوسته مشغول عبادت و زيارت نقل كرد از ثقه امين حاجّ محمد على يزدى كه مرد فاضل صالحى بود در يزد كه دائماً مشغول اصلاح امر آخرت خود بود و شبها در مقبره خارج يزد كه در آن جماعتى از صلحا مدفونند و معروف است به مزار بسر مى برد و او را همسايه اى بود كه در كودكى با هم بزرگ شده و در نزد يك معلّم مى رفتند تا آنكه بزرگ شد و شغل عشّارى پيش گرفت تا آنكه مرد و در همان مقبره نزديك محلّى كه آن مرد صالح بيتوته مى كرد دفن كردند پس او را در خواب ديد پس از گذشتن كمتر از ماهى كه در هيئت نيكوئى است پس به نزد او رفت و گفت من مى دانم مبداء و منتهاى كار تو و ظاهر و باطن تو را و نبودى از آنها كه احتمال رود نيكى در باطن ايشان و شغل تو مقتضى نبود جز عذاب را پس به كدام عمل به اين مقام رسيدى گفت چنان است كه گفتى و من در اشدّ عذاب بودم از روز وفات تا ديروز كه زوجه استاد اشرف حدّاد فوت شد و در اين مكان او را دفن كردند و اشاره كرد به موضعى كه قريب صد ذرع از او دور بود و در شب وفات اوحضرت ابى عبداللّه الحسين عليه السلام سه مرتبه او را زيارت كرد و در مرتبه سيّم امر فرمود به رفع عذاب از اين مقبره پس حالت ما نيكو شد و در سعه و نعمت افتاديم پس ازخواب متحيّرانه بيدار شد وحدّاد را نمى شناخت و محلّه او را نمى دانست پس در بازار حدّادان از او تفحص كرد و او را پيدا نمود از او پرسيد براى تو زوجه اى بود گفت آرى ديروز وفات كرد و او را در فلان مكان و همان موضع را اسم برد دفن كردم گفت او به زيارت ابى عبداللّه عليه السلام رفته بود گفت نه گفت ذكر مصائب او مى كرد گفت نه گفت مجلس تعزيه دارى داشت گفت نه آنگاه پرسيد چه مى جوئى خواب را نقل كرد گفت آن زن مواظبت داشت به زيارت عاشوراء.




 

دسته ها : امام حسين - عاشورا
پنج شنبه دهم 11 1392 10:6 صبح

خبر صفوان در فضيلت زيارت عاشورا

 

صفوان گفت كه حضرت صادق عليه السلام به من فرمود كه مواظب باش اين زيارت را و بخوان اين دعا را و زيارت كن به آن پس بدرستى كه من ضامنم بر خدا براى هركه زيارت كند به اين زيارت و دعا كند به اين دعا از نزديك يا دور اينكه زيارتش مقبول شود و سعيش مشكور و سلامش به آن حضرت برسد و محجوب نماند و حاجت او قضا شود از جانب خداى تعالى بهر مرتبه كه خواهد برسد و او را نوميد برنگرداند. اى صفوان يافتم اين زيارت را به اين ضمان از پدرم و پدرم از پدرش علىّ بن الحسين عليه السلام به همين ضمان و او از حسين عليه السلام به همين ضمان و حسين عليه السلام از برادرش حسن عليه السلام به همين ضمان و حسن از پدرش اميرالمؤ منين عليه السلام با همين ضمان و اميرالمؤ منين عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله با همين ضمان و رسول خدا صلى الله عليه و آله از جبرئيل با همين ضمان و جبرئيل از خداى تعالى با همين ضمان و بتحقيق كه خداوند عزّوجلّ قسم خورده به ذات مقدس خود كه هركه زيارت كند حسين عليه السلام را به اين زيارت از نزديك يا دور و دعا كند به اين دعا قبول مى كنم از او زيارت او را و مى پذيرم از او خواهش او را بهرقدر كه باشد و مى دهم مسئلتش را پس بازنگردد از حضرت من با نااميدى و خَسار و بازش گردانم با چشم روشن به برآوردن حاجت و فوز به جنّت و آزادى از دوزخ و قبول كنم شفاعت او را در حقّ هركس كه شفاعت كند حضرت فرمايد جز دشمن ما اهلبيت كه در حقّ او قبول نشود قسم خورده حقّ تعالى به اين بر ذات اقدسش و گواه گرفته ما را بر آنچه كه گواهى دادند به آن ملائكه ملكوت او پس جبرئيل گفت يا رسول الله خدا فرستاده مرا بسوى تو بجهت سرور و بشارت تو و شادى و بشارت على و فاطمه و حسن و حسين و امامان از اولاد تو عليهم السلام تا روز قيامت پس مستمرّ و پاينده باد مسرّت تو و مسرّت على و فاطمه و حسن و حسين و امامان عليهم السلام و شيعه شما تا روز رستخيز پس صفوان گفت كه حضرت صادق عليه السلام با من فرمود اى صفوان هرگاه روى داد از براى تو بسوى خداى عزّوجلّ حاجتى پس ‍ زيارت كن به اين زيارت از هر مكانى كه بوده باشى و بخوان اين دعا را و بخواه از پروردگار خود حاجتت را كه برآورده شود از خدا و خدا خلاف نخواهد فرمود وعده خود را بر رسول خود بجود و امتنان خويش وَالحَمْدُلِلّهِ

مؤ لّف گويد كه در نجم ثاقب در ذيل حكايت تشرّف جناب حاجّ سيد احمد رشتى به ملاقات امام عصر ارواحنا فداه در سفر حجّ و فرمايش آن حضرت به او كه چرا شما عاشورا نمى خوانيد عاشوراء عاشوراء عاشوراء و آن حكايت را ما انشاءاللّه بعد از زيارت جامعه كبيره نقل خواهيم كرد

دسته ها : امام حسين - عاشورا
پنج شنبه دهم 11 1392 10:4 صبح

چون حضرت سيد الشهداء عليه السّلام به درجه رفيعه شهادت رسيد، اسب آن حضرت در خون آن حضرت غلطيد و سر و كاكُل خود را به آن خون شريف آلايش داد و به اَعلى صورت بانگ و عَويلى برآورد و روانه به سوى سرا پرده شد چون نزد خيمه آن حضرت رسيد چندان صيحه كرد و سرخود را بر زمين زد تا جان داد، دختران امام عليه السّلام چون صداى آن حيوان را شنيدند از خيمه بيرون دويدند ديدند اسب آن حضرت است كه بى صاحب غرقه به خون مى آيد پس دانستند كه آن جناب شهيد شده ، آن وقت غوغاى رستخيز از پردگيان سرادق عصمت بالا گرفت و فرياد واحسيناه و وااماماه بلند شد

دسته ها : امام حسين - عاشورا
دوشنبه بیست و هفتم 8 1392 12:6 صبح

مبارزت حضرت ابى عبد اللّه الحسين ع و شهادت آن مظلوم
از بعضى ارباب مَقاتل نقل است كه چون حضرت سيّد الشهداء عليه السّلام نظر كرد هفتاد و دو تن از ياران و اهل بيت خود را شهيد و كشته بر روى زمين ديد عازم جهاد گرديد، پس به جهت وداع زنها رو به خيمه كرد و پرد گيان سرادق عصمت را طلبيد و ندا كرد: اى سكينه ، اى فاطمه ، اى زينب ، اى امّ كلثوم ! عَلَيْكُنَّ مِنّى السَّلامُ:
شعر :

سرگشته بانوان سراپرده عفاف
زد حلقه گرد او همه چون هاله گرد ماه
آن سر زنان به ناله كه شد حال ما زبون
و ين موكنان به گريه كه شد روز ما تباه
فَقُمْنَ وَاَرْسَلْنَ الّدُمُوُعَ تَلَهُّفاً
وَاَسْكَنَّ مِنْهُ الذَّيْلَ منْتَحِباتٍ
اِلى اَيْنَ يَاْبنَ اْلمُصطَفى كوْكَبَ الدُّجى
وَ يا كَهْفَ اَهْلِ اْلبَيْتِ فى الاَْزَماتِ
فَيا لَيْتَنا مِتْنا وَلَمْ نَرَمانَرى
وَ يا لَيْتَنالَمْ نَمْتَحِنْ بِحَياتٍ
فَمَنْ لِلْيَتامى اِذْتَهَدَّمَ رُكْنُهُمْ
وَ مَنْ لِلْعُذارى عِنْدَ فَقْدِ وُلاةٍ

پس سكينه عرض كرد: يا اَبَة !اسْتَسْلَمْتَ لِلْموْتِ؟ اى پدر! آيا تن به مرگ داده اى ؟ فرمود: چگونه تن به مرگ ندهد كسى كه ياور و معينى ندارد! عرض كرد: ما را به حرم جدّمان بازگردان ، حضرت در جواب بدين مثل تمثّل جست :
هَيْهاتَ لَوتُرِكَ اْلقَطالَنامَ؛
اگر صيّاد از مرغ قَطا دست بر مى داشت آن حيوان در آشيانه خود آسوده مى خفت . كنايت از آنكه اين لشكر دست از من نمى دارند، و نمى گذارند كه شما را به جائى بَرَم ، زنها صدا به گريه بلند كردند، حضرت ايشان را ساكت فرمود. و گويند كه آن حضرت رو به امّ كلثوم نمود و فرمود: اوُصيكِ يا اُخَيَّةُ بِنَفْسِكِ خَيْراً وَ اِنّى بارِزٌ اِلى هؤُلاءِ القَوْم .(270)
مؤ لّف گويد: كه مصائب حضرت امام حسين عليه السّلام تمامى دل را بريان وديده را گريان مى كند لكن مصيبت وداع شايد اثرش زيادتر باشد خصوص آن وقتى كه صبيان و اطفال كوچك از آن حضرت يا از بستگانش كه به منزله اولاد خود آن حضرت بودند دور او جمع شدند و گريه كردند.

دسته ها : امام حسين - عاشورا
دوشنبه بیست و هفتم 8 1392 12:2 صبح

چون از اصحاب كس نماند جز آنكه كشته شده بود، نوبت به جوانان هاشمى رسيد .پس فرزندان اميرالمؤ منين عليه السّلام و اولاد جعفر و عقيل و فرزندان امام حسن و امام حسين عليهماالسّلام ساخته جنگ شدند و با يكديگر وداع كردند.
وَ لَنِعْمَ ما قيلَ:
شعر :

آئيد تا بگرييم چون اَبر در بهاران
كز سنگ ناله خيزد روز وداع ياران
با ساربان بگوئيد احوال اشك چشمم
تا بر شتر نبندد محمل به روز باران
لَوْ كُنْتَ ساعَةَ بَينِنا ما بَينَنا
وَ شَهِدْتَ كَيْفَ نُكَرِّرُالتَّوْديعا
اَيْقَنْتَ اَنَّ مِنَ الدُّمُوعِ وُحَدِّثاً
وَ عَلِمْتَ اَنَّ مِنَ الْحَديثِ دُموعاً
گفتمش سير ببينم مگر از دل برود
آنچنان جاى گرفته است كه مشگل برود

پس به عزم جهاد قدم جوانمردى در پيش نهاد.
جناب ابوالحسن على بن الحسين الاكبر سلام اللّه عليه
مادَر آن جناب ، ليلى بنت اءبى مرّة بن عروة بن مسعود ثقفى است 

دسته ها : عاشورا
دوشنبه بیست و هفتم 8 1392 11:51 صبح

شهادت بُرير بن خضير رحمه اللّه
بُرَيْرِ بْنِ خُضَيْر رحمه اللّه ( به ميدان آمد و او مردى زاهد وعابد بود و او را (سيّدقُرّاء) مى ناميدند واز اشراف اهل كوفه از هَمْدانيين بود و اوست خالوى ابو اسحاق عمروبن عبداللّه سبيعى كوفى تابعى كه در حقّ او گفته اند: چهل سال نماز صبح را به وضوى نماز عشا گزارد ودر هر شب يك ختم قرآن مى نمود، و در زمان او اَعْبَدى از او نبود، اَوْثَق در حديث از او نزد خاصّه وعامّه نبود، و از ثِقات على بن الحسين عليه السّلام بود.

دسته ها : عاشورا
دوشنبه بیست و هفتم 8 1392 11:33 صبح

چون شب عاشورا به پايان رسيد و سپيده روز دهم محرّم دميد حضرت سيّدالشّهداء عليه السّلام نماز بگزاشت پس از آن به تَعْبيه صفوف لشكر خود پرداخت و به روايتى فرمود كه تمام شماها در اين روز كشته خواهيد شد و جز علىّ بن الحسين عليه السّلام كس زنده نخواهد ماند. و مجموع لشكر آن حضرت سى دو نفر سوار و چهل تن پياده بودند و به روايت ديگر هشتاد و دو پياده ، و به روايتى كه از جناب امام محمّد باقر عليه السّلام وارد شده چهل و پنج سوار و صد تن پياده بودند و سبط ابن الجوزى در (تذكره ) نيز همين عدد را اختيار كرده ( و مجموع....

دسته ها : عاشورا
دوشنبه بیست و هفتم 8 1392 11:14 صبح

پس همين كه شب عاشورا نزديك شد حضرت امام حسين عليه السّلام اصحاب خود راجمع كرد، حضرت امام زين العابدين عليه السّلام فرموده كه من در آن وقت مريض بودم با آن حال نزديك شدم و گوش ‍ فرا داشتم تا پدرم چه مى فرمايد، شنيدم كه با اصحاب خود گفت :

دسته ها : عاشورا
دوشنبه بیست و هفتم 8 1392 11:10 صبح
X