پس از تاءمل کامل در مدارک تاریخى
چنین معلوم مى شود که قیام امام با تهاجم دستگاه حکومت شروع شده و در چهار مرحله
مختلف انجام یافته است :
1- از وقتى که آن حضرت از مدینه به مکه هجرت فرمود تا وقتى که به تصمیم ماندن در
مکه باقى بود.
2- از وقتى که تصمیم گرفت به کوفه برود تا وقتى که با حر بن یزید ریاحى برخورد
کرد.
3- از برخورد با حر بن یزید ریاحى تا شروع جنگ
4- مرحله جنگ .
یکى از مسائل در مورد نهضت امام حسین
علیه السلام این است که ماهیت این نهضت چه بوده است ؟ چون نهضت ها هم مانند پدیده
هاى طبیعى ، ماهیت هاى مختلف دارند. اشیاء و پدیده هاى طبیعى ، از معدنى ها گرفته
تا گیاهان و انواع حیوانات ، هر کدام ماهیتى طبیعى و وضع بالخصوصى دارند. نهضت ها
و قیام هاى اجتماعى عم این چنینند.
یک شى ء را اگر بخواهیم بشناسیم ؛ یا به علل فاعلى آن مى شناسیم ، یا به علل غایى
آن (که امروز شناخت به علل غایى را چندان قبول ندارند)، یا به علل مادى آن یعنى
اجزاء و عناصر تشکیل دهنده آن ، و یا به علت صورى آن ، یعنى به وضع و شکل و
خصوصیتى که در مجموع پیدا کرده است . اگر یک نهضت را هم بخواهیم بشناسیم ، ماهیتش
را بخواهیم به دست آوریم ، ابتدا باید علل و موجباتى را که به این نهضت منتهى شده
است بشناسیم . تا آنها را نشناسیم ماهیت این نهضت را نمى شناسیم (شناخت علل فاعلى
). بعد باید علل غایى آنرا بشناسیم . یعنى این نهضت چه هدفى دارد؟ اولا هدف دارد
یا هدف ندارد و اگر هدف دارد چه هدفهایى دارد؟ سوم باید عناصر و محتواى این نهضت
را بشناسیم که در این نهضت چه کارهایى ، چه عملیاتى صورت گرفته است ؟ و چهارم باید
ببینیم این عملیاتى که صورت گرفته است ، مجموعا چه شکلى پیدا کرده است ؟
- ماهیت هاى گوناگون قیام حسین (ع )
در انقلاب امام حسین ، در درجه اول
باید بدانیم که انقلاب آگاهانه است ، هم از ناحیه خودش و هم از ناحیه اهل بیت و
یارانش . انفجار نیست .
انقلاب آگاهانه مى تواند ماهیت هاى مختلف داشته باشد. اتفاقا در قضایاى امام حسین
عوامل زیادى مؤ ثر بودند که این عوامل سبب شده است که نهضت امام حسین یک نهضت چند
ماهیتى باشد نه تک ماهیتى . یکى از تفاوتهایى که میان پدیده هاى اجتماعى و پدیده
هاى طبیعى هست این است که پدیده طبیعى باید تک ماهیتى باشد، نمى تواند چند ماهیتى
باشد، یک فلز در آن واحد نمى تواند که هم ماهیت طلا داشته باشد و هم ماهیت مس
را.ولى پدیده هاى اجتماعى ، مى توانند در آن واحد چند ماهیتى باشند.
- ماهیت هاى قیام گوناگون حسینى
پدیده اجتماعى مى تواند چند ماهیتى
باشد اتفاقا قیام امام حسین از آن پدیده هاى چند ماهیتى است ، چون عوامل مختلف در
آن اثر داشته است ، مثلا یک نهضت مى تواند ماهیت عکس العملى داشته باشد، یعنى صرفا
عکس العمل باشد؛ مى تواند ماهیت عکس العمل داشته باشد، یعنى صرفا عکس العمل باشد؛
مى تواند ماهیت آغازگرى داشته باشد. اگر یک نهضت ماهیت عکس العملى داشته باشد،
میتواند یک عکس العمل منفى باشد در مقابل یک جریان ، و مى تواند یک عکس العمل مثبت
باشد در مقابل جریان دیگر. همه اینها در نهضت امام حسین وجود دارد. این است که این
نهضت ، یک نهضت چند ماهیتى شده است .
- نهضت انفجارى یا آگاهانه ؟
یکى از مسائلى که در مورد نهضت امام
حسین علیه السلام مطرح است این است که آیا این قیام و نهضت از نوع یک انفجار بود؟
از نوع یک عمل ناآگاهانه و حساب نشده بود؟ نظیر اینکه به دیگرى حرارت بدهند، آبى
که در آن هست تبدیل به بخار بشود، منافذ هم بسته باشد، بالاخره منفجر خواهد شد. و
نظیر انفجارهایى که براى افراد انسان پیدا مى شود که انسان در شرایطى قرار مى گیرد
(حالا یا به علتى که همان جا پیدا مى شود یا به علل گذشته ، یک درون پر از عقده و
ناراحتى دارد) که در حالى که هرگز نمى خواهد فلان حرف را بزند، ولى یک مرتبه مى
بینید ناراحت و عصبانى مى شود و از دهانش هر جه که حتى دلش هم نمى خواهد بیرون
بیاید، بیرون مى آرد. این را مى گویند انفجار. بسیارى از قیامها انفجار است .
یکى از جاهایى که در آن ، راه مکتب اسلام با راه مکاتب مادى امروز فرق میکند، این
است که مکاتب مادى امروز روى اصول خاص دیالکتیکى مى گویند تضادها را تشدید بکنید،
ناراحتى ها را زیاد بکنید، شکافها را هر چه مى توانید عمیق تر بکنید، حتى با
اصلاحات واقعى مخالفت کنید براى اینکه جامعه را به انقلاب به معنى انفجار (نه
انقلاب آگاهانه ) بکشانید. اسلام به انقلاب انفجارى یک ذره معتقد نیست . اسلام ،
انقلابش هم انقلاب صد در صد آگاهانه و از روى تصمیم و کمال آگاهى و انتخاب است .
- انقلاب اسلامى نه انفجارى
آیا جریان امام حسین علیه السلام یک
انقلاب انفجارى و یک انفجار بود؟ یک کار ناآگاهانه بود؟ آیا به این صوبت بود؟ در
اثر فشارهاى خیلى زیادى که از زمان معاویه و بلکه از قبل از آن بر مردم و خاندان
امام آورده بودند، دوره یزید که رسید، دیگر اصلا حوصله امام حسین سر آمد و گفت :
هر چه بادا باد، هر چه مى خواهد بشود؟! العیاذ بالله گفته هاى خود امام حسین که نه
تنها از آغاز این نهضت ، بلکه از بعد از مرگ معاویه شروع مى شود نامه هایى که میان
او و معاویه مبادله شده است ، سخنرانى هایى که در مواقع مختلف ایراد کرده است ، از
جمله آن سخنرانى معروفى که در منى صحابه پیغمبر را جمع کرد، و حدیثش در تحف العقول
هست و خیلى مفصل است و خطابه بسیار غرایى است نشان مى دهد که این نهضت در کمال
آگاهى بوده ، انقلاب بوده ، انقلاب است اما نه انفجار، انقلاب هست ولى انقلاب
اسلامى نه انفجار.