موانع اجراي امر به معروف و نهي از منكر
يكي از اصول اساسي اسلام امر به معروف و نهي از منكر است، بگونهاي كه حضرت امام حسين(ع) جانش را در راه اجراي آن گذاشت. از آيات قرآني بهدست ميآيد كه بسياري از پيامبران از جمله حضرت شعيب(ع) و حضرت لوط(ع) در دو حوزه امور اقتصادي و اخلاقي از سوي جامعه خود مطرود و حتي سنگسار شدند؛ زيرا فضاي جامعه چنان آلوده شده بود كه ديگر قابليت اصلاحات را نداشته است و ارزشها و هنجارها به ضدارزش و ضدهنجار تبديل شده بود. همين مشكل را پيامبراني چون حضرت نوح(ع) داشتند طوري كه مردم جامعه نه تنها خود اهل كفر اعتقادي و فجور رفتاري بودند، بلكه كودكان خويش را براساس آن، تعليم و تربيت ميكردند.
چالش هاي چندگانه امر به معروف و نهي از منكر....
مشکل اساسی که همواره امر به معروف و نهی از منکر با آن مواجه بوده و هست، اینکه دارای ابعاد چندگانهای است؛ زیرا این مشکل گاه در حوزه شناختی است و گاه در حوزه عملکردی و رفتاری. در حوزه شناختی مهم ترین مشکل در عدم شناخت معروف و منکر از سوی افراد و یا خطا و اشتباه در تطبیق آن است. در حوزه رفتاری و عملکردی نیز میبینیم که براساس میزان و شدت و سطح اهمیت معروف و منکر برخورد صورت نمیگیرد؛ یا آنکه اجرای معروفی یا ترک منکری نیازمند بسترهایی است که فراهم نیامده است.
کسی که امر به معروف و نهی از منکر میکند میبایست افزون بر شناخت اموری که معروف و پسندیده است یا اموری که منکر و ناپسند میباشد، اهمیت و ارزش آن را در جامعه بشناسد و براساس اهمیت و سطح ارزشی آن، کنشها و واکنشهای خود را تنظیم نماید؛ زیرا برخی از منکرات از نظر تأثیرگذاری بر فرد و جامعه از برخی دیگر از منکرات شدیدتر و قویتر است. بنابراین واکنشها نسبت به منکرات کم تأثیرگذارتر میبایست آسانتر و مجازات کمتری در پی داشته باشد. از این رو در اسلام براساس شدت و ضعف تأثیرگذاری، مراحل و مراتب و مجازات تعیین شده است.
معروف به هر عمل پسندیدهای گفته میشود که عقل و عقلاء و شریعت آن را به عنوان امری پسندیده شناخته و به عنوان یک ارزش و هنجار آن را تأیید و امضا کرده است. در مقابل، منکر به هر عمل ناپسند و زشتی گفته میشود که عقل و عقلاء و شارع آن را زشت و ناپسند میشمارد. اما هرگز درجه اهمیت معروف و ارزشهای آنها یکسان نیست؛ زیرا سطح و درجهبندی آنها براساس تأثیرات آن بر روند فکری و رفتاری تعیین میشود. در مسئله منکرات نیز همین درجهبندی ملاحظه میشود و عقل و عقلاء و شارع هرگز همه منکرات و یا امور معروف را در یک سطح ندانسته و واکنشهای یکسانی به آنها نشان نداده است.
بنابراین، یکی از چالشهای مهم در اجرای امر به معروف و نهی از منکر آن است که به سطوح و درجات ارزشی یا ضدارزشی معروف و منکر توجه نمیشود.
ضرورت بسترسازی
دیگر چالش عمده عدم بسترسازی اجرای معروف و یا ترک منکر است. آموزههای قرآنی به ما میآموزد که برای اجرای هر معروفی در جامعه میبایست شرایط و لوازم و مقتضیات آن فراهم آمده و موانع اجرای معروف حذف شود. اگر در جامعهای فقر و فحشاء زیاد است باید برای حذف این منکر و تحقق معروف، شرایط و بسترهای آن فراهم شود. اگر مدیران جامعه نسبت به گسترش فحشاء و زنا نگران هستند و از روابط دختر و پسر به شکل غیرطبیعی اعتراض دارند، میبایست با بسترسازی ازدواج و شرایط روابط سالم جنسی، اقدام به حذف منکر از جامعه کنند. حضرت لوط(ع) وقتی نسبت به هم جنسگرایی به عنوان یک رفتار پرخطر و نابهنجار عقلانی و انسانی هشدار میدهد و نهی از منکر میکند، در همان زمان با معرفی دختران خود، خواهان رفتارهای معروف و پسندیده عقلانی و انسانی میشود. در حقیقت نه تنها طرح و برنامهای ارائه میدهد بلکه با مصداق سازی و عینیگرایی میکوشد تا هم جنسگرایان را خلعسلاح کند و هرگونه اما و اگر و توجیه و بهانهتراشی را از آنان بگیرد.
چالش دیگری که اجرای امر به معروف و نهی از منکر با آن مواجه است، توجه و تاکید بیش از اندازه به منکر است. شیوهای که برخی برای اجرای این اصل انتخاب کردهاند، تقدیم منکر و تاخیر معروف است. این در حالی است که اسلام بیش از آنکه بر منکر و نهی از آن تاکید کند بر معروف و اجرای آن تاکید میکند.
به سخن دیگر، به جای آنکه به کودک بگوییم دروغ نگو، باید به او بیاموزیم که راستگویی چیست و چه آثاری دارد. اصولا انسان گرایش به تشویق و پسندیدهها به عنوان یک امری کمالی دارد. هنگامی که منکری را دیدیم به جای آنکه سرزنش کنیم، میتوانیم معروف را به او نشان دهیم و امکان انجام آن را نیز فراهم آوریم. حضرت لوط(ع) هنگام مواجهه با هم جنسبازان از آنان میخواهد تا کار پسندیده ازدواج با جنس مخالف را در پیش گیرند و آنان را به معروفی راهنمایی و تشویق میکند.
پس با تاکید بر معروف و آشناسازی با آن و فراهمآوری بسترهای تحقق معروف در عمل میتوانیم اقدام به منکرزدایی از جامعه کنیم.
نکته دیگر که خود یک چالش مهم در حوزه امر به معروف و نهی از منکر است، انحصار امر به معروف به نهاد و مراکز خاص است. هر چند که خداوند در آیه 104 سوره آلعمران، از ایجاد نهاد و سازمانی از مومنان جهت این امر به معروف و نهی از منکر سخن به میان آورده است، ولی باید توجه داشت که اصل امر به معروف و نهی از منکر، اصل عمومی است و هر مومن و عضوی از جامعه نسبت به عضو دیگر جامعه از این جهت ولایت و مسئولیت دارد. بنابراین، باید همگان نه تنها معروف و منکر را بشناسند بلکه میبایست به حکم ولایت متقابل، دیگران را به معروف دعوت و از منکر بازدارند. این مطلب را از آیه فوق و نیز آیه 71 سوره توبه میتوان به دست آورد. البته سازمان و نهاد اختصاصی، زمانی در این امر وارد میشود که لازم باشد تا در هنگام معروف شدت عملی چون ضرب و یا قتل صورت گیرد که در این صورت نهاد اختصاصی در حکم نهاد قضایی و اجرایی وارد عمل میشود.
به هر حال، چالشهای گوناگونی را میتوان در حوزه عدم اجرای امر به معروف و نهی از منکر در جامعه یافت که برخی از آنها بیان شد. اگر جامعهای به این اصل عمل نکند باید خود را آماده بحران فروپاشی درونی کند؛ زیرا این اصل ضامن بقای جامعه و سلامت آن است. از این رو خداوند، جامعه نمونه و برتر را جامعهای میداند که امر به معروف و نهی از منکر در آن نهادینه و فرهنگ شده است.
برداشت از کیهان