صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 48772
تعداد نوشته ها : 72
تعداد نظرات : 2
 سایز نرمال

کد مداحی آنلاین برای وبگاه
سايت رسمي سربازان اسلام; www.sarbazaneislam.com
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

 

نخستين زيارت

شيخ ابوجعفر محمد بن ابي‏القاسم محمد بن علي طبري به سندش از عطيه‏ي عوفي نقل مي‏كند:

همراه جابر بن عبدالله انصاري به قصد زيارت قبر حسين بن علي بن ابي‏طالب عليه‏السلام بيرون آمديم. هنگامي كه به كربلا وارد شديم، جابر خود را به كنار فرات رساند و غسل كرد. لنگ به كمر بسته و حوله را بر دوش انداخت و خود را خوشبو ساخت. هر گامي كه برمي‏داشت ذكر خدا مي‏گفت، تا آن‏گاه كه نزديك

قبر رسيد. به من گفت: دستانم را بر قبر او بگذار. چنان كردم. خود را بر قبر مطهر انداخت و بي‏هوش افتاد. قدري آب بر او پاشيدم. وقتي كه به هوش آمد، سه بار گفت: «يا حسين!»، سپس گفت: حبيب لا يجيب احبيبه؛ آيا دوست پاسخ دوستش را نمي‏دهد؟ آن‏گاه گفت: چگونه پاسخ دهي و حال آن‏كه رگهاي گردنت بر پشت و شانه‏ات آويخته و بين بدن و سرت جدايي افتاده است، و پس از آن، آن حضرت را با كلماتي كه نشان از كمال ايمان وي دارد، اين گونه زيارت مي‏كند:...

فأشهد أنك ابن‏خاتم النبيين، و ابن‏سيد المؤمنين، و ابن‏حليف التقوي، و سليل الهدي، و خامس أصحاب الكساء، و ابن‏سيد النقباء، و ابن‏فاطمة سيدة النساء، و ما لك لا تكون هكذا، و قد غذتك كف سيد المرسلين، و ربيت في حجر المتقين، و رضعت من ثدي الايمان، و فطمت بالاسلام، فطبت حيا، و طبت ميتا، غير أن قلوب المؤمنين غير طيبة لفراقك، و لا شاكة في الخيرة لك، فعليك سلام الله و رضوانه، و أشهد أنك مضيت علي ما مضي عليه أخوك يحيي بن زكريا؛

شهادت مي‏دهم كه تو فرزند خاتم پيامبران و سيد مؤمنان هستي. و تو هم پيمان پرهيزكاري و نتيجه‏ي هدايت و پنجمين اصحاب كسايي. و تو فرزند سيد نقيبان و زاده‏ي فاطمه سيده‏ي بانواني، و چگونه چنان نباشي و حال آن‏كه دستان سيد مرسلان غذايت داد و در دامن پرهيزكاران پرورش يافتي و از سينه‏ي ايمان شير خوردي و با اسلام از آن جدا گشتي. پس خوب زيستي و خوب به لقاي الاهي رسيدي، گر چه دلهاي

مؤمنان از فراق تو آرامش نمي‏گيرد، و هيچ شك و ترديدي را در انتخاب صحيح تو و آنچه كه در آن خير و صلاح توست، به خود راه نمي‏دهد. پس بر تو سلام و رضوان خدا باد. و گواهي مي‏دهم كه تو بر همان راهي قرار گرفتي كه برادرت يحيي، فرزند زكريا، بر آن قدم نهاد.

آن‏گاه نگاهش را به اطراف قبر مطهر دوخت و خطاب به شهيدان گلدشت كربلا گفت:

سلام بر شما اي ارواحي كه در اطراف حسين رحل افكنديد...! شهادت مي‏دهم كه شما نماز را به پا داشتيد و زكات را پرداختيد و امر به معروف نموديد و نهي از منكر كرديد و با كافران به جنگ برخاستيد و خدا را بندگي نموديد تا آن‏كه به حد يقين رسيديد. قسم به آن كسي كه محمد را به پيامبري برانگيخت! كه ما در آنچه كه انجام داديد شريك هستيم.

عطيه مي‏گويد: به او گفتم: اي جابر! چگونه ما با آنان شريكيم و حال آن‏كه كاري نكرديم. نه در دشتي فرود آمديم و نه بر كوهي بالا رفتيم و نه جنگيديم و اينان بين سرها و بدنهاشان جدايي افتاد و فرزندانشان يتيم و زنانشان بي‏سرپرست شدند!؟ جابر گفت: اي عطيه، از حبيب خودم رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيدم كه فرمود: «هر كس كه قومي را دوست بدارد، با آنان محشور گردد و هر كس كه كار قومي را دوست بدارد در عملشان شريك گردد.» قسم به كسي كه محمد را به پيامبري برانگيخت كه نيت من و ياران من، با نيت و قصد حسين و يارانش يكي است.

برداشت از صفينه النجاه (كتابخانه امام حسين ع ) توليد مركز رايانه اي حوزه علميه اصفهان



دسته ها : امام حسين
شنبه سیم 9 1392 2:2 بعد از ظهر
X